من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است

۱۳۸۸ اسفند ۲۹, شنبه

آنها یکی از ما بودند




سال پیش همین روزها بود که خبر در گذشت امیدرضا میرصیافی و شکنجه بسیاری از فعالین دانشجویی عید را سیاهپوش کرد. من امیدرضا رو نمیشناختم حتی اسم وبلاگش هم نمیدونستم ولی برام خیلی سنگین بود که خانواده ای درست شب عید داغدار بشه و جوانی بیگناه اینگونه شهید شود. رژیم عدل علی با این جنایات فقط دنبال سرکوب کردن جنبش آزادی خواهی مردم ایران است ولی احمق همیشه به چاله ای خود کنده میافتد. امیدرضاها با خون خود درختی را آبیاری میکنند که هرروز تنومند تر و بالغتر میشه. و رژیم کور و کر عدل علی هرروز به باتلاق کثافات خود بیشتر فرو میرود. باشد روزی که خفه شدن این رژیم آدمخوار را در طوفان خشم مردم ایران شاهد باشیم.

مهندس میرحسین موسوی و همسرش بانو زهرا رهنورد به زیبایی عید را به مردم تبریک گفتند و رودستی قشنگی به سید علی کاپیتان قایق پارو پوره نظام زدند. و کروبی هم قشنگ تودهنی محکم به پوزه سید علی نواخت تا پایش جمع و جور کند. عید و مراسم زیبایی نوروزی حسابی امسال پوزه رژیم جنایتکار را به خاک مالیده و خبر از سالی میدهد که مردم با استقامت و شجاعت خود این نظام حرامیان را به زباله دان تاریخ خواهند انداخت... امسال سال استقامت و پیروزی است....پیروز باشید

برچسب‌ها:

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی